پروردگارا
هم اکنون که این نامه را به تو
مینویسم
سرا پای وجود منقلبم مظهر التهاب
سرکش
آواره ایست که جز دامن امن رحمت
بی منت
الهی دامن دیگری نمیتواند نوازشگر
تلخکامی
سرنوشت بد فرجامش باشد!
بیماری من بیماری....
قرنی که در حرمسرای سدها،فریبها
دو رنگی ها،دورویی ها، نامردی ها و
نا مردمی های بی دریغش تقوا و ایمان
به حقیقت را با کمال خشونت و
بی رحمی
به خاک نسیان سپرده اند!...
آخر، پروردگارا ! کجای این زندگی ما
شبیحه زندگی است؟
کاش اجازه میدادی از درگاه مقدست
بخواهم
که برای نجات ما هر چه زودتر
تصمیم بگیری!..
تمام دریچه های امید به روی
سرنوشت ما بسته است !..
خواهش میکنم خدایا ..زودتر..هرچه
زودترتصمیم بگیر!..
چرا که روح بشریت به مفهوم
وسیع کلمه
خسته است!...
کارو
نظرات شما عزیزان:
مهناز
ساعت22:04---20 شهريور 1391
میشه بپرسم که آقا کارو کی هستن.
پاسخ:کارو نویسنده معروف هستن
مهناز
ساعت15:22---20 شهريور 1391
مرسی داداش گلم که سر زدید یه دنیا خوشحال شدم.پاسخ:خواهش میکنم
ساعت21:29---17 شهريور 1391
khodaya dadash artanamo komak kon...پاسخ:ممنونم آبجی نفس مهربون
saman
ساعت14:34---7 شهريور 1391
salam dadash manam ts ftm hastam mese to,ejaze has linket konam?پاسخ:سلام داداشی. البته که میتونی .خواهش میکنم
فرزاد
ساعت11:54---26 مرداد 1391
خیلی قشنگ بود باریکلا به داش گلم